خبرنگار متخصص خبر است

مرجع کامل در حوزه مباحث نظری و کاربردی خبر

خبرنگار متخصص خبر است

مرجع کامل در حوزه مباحث نظری و کاربردی خبر

این بار نیز: غلط مصطلح

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۳۰ ق.ظ

این بار نیز: غلط مصطلح

درباره ی غلط مصطلح در درس پیش توضیح هایی دادیم؛ اما مگر تمام می شود؟! رسانه نویس ها آن قدر این غلط ها را دوست دارند، که به این سادگی دست از آن برنمی دارند. روانش شاد، استاد ابوالحسن نجفی که سال 1367 غلط های مصطلح آن سال های زبان معیار را جمع کرد و در بخشی از کتاب غلط ننویسیم جای داد. از آن سال تاکنون این کتاب بارها و بارها تجدید چاپ شد و بیش از هشتاد هزار نسخه ی آن فروش رفت و همواره سرفصل درسیِ دانشجویانی بود که در حوزه ی زبان معیار می خواستند مدرک بگیرند. بی گمان برطرف کردن تمامیِ غلط های مصطلح نوشتار و کلام هر روزنامه نگار ممکن نمی شود، مگر با تمرین و تمرین و تمرین. 

این بار نیز: غلط مصطلح

                                                               

ادامه...                                      

در این درس، چند غلط مصطلح دیگر را معرفی کرده و راه درست‌نویسیِ آن را براساس کتاب «غلط ننویسیم» استاد نجفی و به رسم ادای دین به ایشان، هم‌چنین مقاله‌یی که سال 1390 در کتاب ماه ادبیات چاپ شد و مصاحبه‌ی نگارنده بود با استاد در حوزه‌ی زبان معیار گفته‌ایم:

                                            

 

آدم، آدم‌ها

آدم اسم خاص و نام نخستین پیامبر خداست؛ درست مانند: نوح، موسی، الیاس، ... . کاربرد آن در زبان معیار به جای اسم عام، یعنی در معنای: انسان، مرد یا زن، کس، بشر، ... درست نیست. افزون بر این، کاربرد آدم به معنای انسان، نوشتار را به سوی عامیانه‌گویی می‌کشاند. برای روزنامه‌نگار شایسته نیست در متن خود آدم را به جای انسان به‌کار ببرد؛ حتی اگر شاعر یا ادیبی، چون نیما یوشیج نیز آن را در شعر یا متن خود (آی آدم‌ها) آورده باشد، حجتی بر درست بودنش نیست؛ زیرا مردم عام و شاعر و هرکسی که «ادبیات» می‌نویسد، حق دارد هنجار دستور زبان را به هم بریزد، و آن‌گونه که خود می‌خواهد از واژگان بهره ببرد. جمع بستن آدم (آدم‌ها) نیز در زبان معیار درست نیست و می‌بایست از برابرهای درست آن استفاده کرد؛ مانند: مردم، انسان‌ها، بشر...

جمله ی نادرست:  ... از آن سو پزشک، مهندس و بازاریاب در جلسه شرکت می کنند و آدم هایی که نقش چندانی در معادلات فوتبال نداشته و حضورشان در جلسه هم نمی تواند کمک چندانی به فوتبال ایران کند، درنشست حضور می یابند.

جمله ی درست:  ... از آن سو، پزشک، مهندس و بازاریاب در جلسه شرکت می‌کنند و کسانی که در معادلات فوتبال نقش چندانی ندارند و حضورشان در جلسه هم نمی‌تواند به فوتبال ایران کمک چندانی کند، درنشست حضور می‌یابند.

فرد/افراد- شخص/اشخاص

چون در دستور زبان فارسی، قانونی وجود دارد که با آن، صفت می‌تواند جانشین اسم شود، بسیاری از این اسم‌های عربی (فرد، افراد، شخص، اشخاص) را می‌توان از زبان گفتار و نوشتار رسمی حذف نمود، که هم به کوتاه‌نویسی کمک ‌کند (مانند این‌که بگوییم: افراد سالمند، بگوییم: سالمندان)، اگر هم از قانون صفت جانشین اسم نتوانستیم استفاده کنیم، خودِ زبان فارسی برابرهای خوبی برایش دارد، که ازقضا بسیار هم رایج و امروزی هستند؛ مانند: کس/کسان، مردم...

در زیر نمونه‌هایی از این دست، در متن نوشتاریِ زبان معیار یافته و برابرسازی شده‌است:

جمله نادرست:  انقلاب ایران نمونه ای برای هر فرد صاحب وجدان و آزادیخواه است...

جمله ی درست: انقلاب ایران برای هر صاحب‌وجدان و آزادی‌خواه، نمونه است ...

جمله ی نادرست:  ... این جذب سرمایه گذار برای شهرستان ... مربوط به زمانی است که این شخص نماینده شهرستان نبوده است.

جمله ی درست:  ... این جذب سرمایه‌گذار برای شهرستان ... به زمانی برمی‌گردد که وی نمایندة شهرستان نبود.

جمله ی نادرست:  هرچه سطح معنوی افراد بالاتر باشد، سطح ایمنی بدن آنها در مقابل بیماری ها افزایش می یابد.

جمله ی درست: هرچه سطح معنویِ انسان‌ بیش‌تر باشد، ایمنیِ بدنش دربرابر بیماری‌ها افزایش می‌یابد.

احترام گذاشتن: گزاردن، گذاشتن

گاهی دو فعل گذاشتن و گزاردن را به‌اشتباه به جای هم استفاده می‌کنند. باید اول، به معنا دقّت کرد؛ سپس متوجه شد که کدام فعل در جای درست خود به‌کار رفته‌است.

فرق گزاردن با گذاشتن از نظر معنایی:

1- گذاشتن، چند معنا دارد:

1-1-    نهادن، قرار دادن؛ که معنای اصلی و مستقیم‌اش است؛

1-2-   وضع کردن، تأسیس کردن، پایه‌گذاری کردن؛ یعنی کار قوه‌ی مقننه!

2-  گزاردن:

2-1-  به‌جا آوردن، ادا کردن؛ مانند: نماز، احترام، سپاس، ... که با این فعل می‌آید.

2-2-  برگرداندن از زبانی به زبان دیگر، یا از بیانی به بیان دیگر، یا از نظامی به نظامی دیگر؛ کلمه‌های: خبرگزاری، گزارش، خواب‌گزار از این معنا به‌دست می‌آید.

2-3- اجرا کردن، انجام دادن.

برای بهتر دریافتن فرق گذار با گزار، می‌توان این‌گونه هم توضیح داد: هر چیزی که با کار اجرایی همراه باشد، می‌شود: گزار؛ اما هرچیزی که با وضع کردن و تعیین تکلیف همراه باشد، می‌شود:گذار!

نکته 1:   درباره‌ی فعل مرکب احترام گزاردن، چون غلط مصطلح احترام گذاشتن جا افتاده‌، بهتر است جنس فعل را عوض کنیم؛ یعنی بگوییم و بنویسیم: حرمت نهادن، ارج نهادن، بزرگ داشتن، محترم شمردن، ...

نکته 2:   برخی کلمه‌ها هم با گذار درست است، هم با گزار؛ منتها معناهایشان فرق می‌کند؛ برای مثال: قانون‌گذار (آن‌که قانون را وضع می‌کند، مانند مجلس شورا)، قانون‌گزار (آن‌که قانون را اجرا می‌کند، مانند دولت)؛ حکم‌گذار (آن‌که حکم را وضع می‌کند، مانند: قاضی)، حکم‌گزار (آن‌که حکم را اجرا می‌کند، مانند: مأمور اجرای حکم)، ...

 

                                                              

جمله ی نادرست:  آنها به اقداماتی که به موجب قطعنامه 2254 در مورد آن توافق شده بود، احترام نگذاشتند.

جمله ی درست:  آنها اقدام هایی را که به موجب قطعنامة 2254 درمورد آن توافق شده بود، محترم نشمردند. (ارج ننهادند، احترام نگزاردند)

ارائه

این کلمه، عربی‌شده‌ی «رأی» فارسی‌ به معنای: اندیشه، فکر، دیدگاه است. در عربی ارائه یعنی نشان دادن، نمایش دادن. در زبان فارسیِ معیار، یک غلط مصطلح شده که آن را  به جای: عرضه کردن، تحویل دادن، تقدیم کردن، بیان کردن، ... به‌کار می‌برند، که غلط است. تنها جایی که می‌توان از ارائه استفاده کرد، هنگامی‌ست که در معنای درست خود (نشان دادن، نمایش دادن) باشد، که برای آن هم بهتر است همین برابرهای فارسی را به‌کار ببریم.

جمله ی نادرست:  این پایگاه ها نسبت به ارائه خدمات امدادی به راهپیمایان خدمات ارزنده ای ارائه کردند.

جمله ی درست:  این پایگاه‌ها برای امداد به راهپیمایان، خدمات‌رسانیِ ارزنده‌ای داشتند.

جمله ی نادرست:  ناسا اعلام کرده که به زودی نقشه 360 درجه ای را که از عکس های ارسالی توسط ربات های مریخ پیما ساخته شده، ارائه می کند.

جمله ی درست:  ناسا اعلام کرده‌است، که به‌زودی نقشة 360 درجه‌ای‌ را با عکس‌های ارسالیِ ربات‌های مریخ‌پیما آماده  می کند.

اقلاً، اکثراً

کاربرد این دو کلمه همیشه و در هر جمله‌ای نادرست است. اسم تفصیل عربی (اقلّ، اکثر) تنوین قبول نمی‌کند؛ زیرا غیرمنصرف است. برای اقلاً باید برابرهایی مانند: دست‌کم، لااقل، حداقلّ به کار برد، و برای اکثراً برابرهایی نظیر: بیش‌تر، اغلب، اکثر مصرف دارد.

جمله ی نادرست: ... مقام‌های محلی ولایت قندهار در جنوب افغانستان گفته‌اند که در اثر 'حمله خودی' در ولسوالی ژیری این ولایت اقلاً پنج مامور پلیس کشته شده‌اند.

جمله ی درست:  ... مقام‌های محلی ولایت قندهار در جنوب افغانستان گفته‌اند که در اثر 'حمله خودی' در ولسوالی ژیری این ولایت دست کم پنج مامور پلیس کشته شده‌اند.

جمله ی نادرست:  وی در توضیح این که اکثراٌ نقش آدم های طبقه متوسط جامعه را بازی می کند و این بار نقش متفاوتی را نسبت به قبل قبول کرده است تصریح کرد...

جمله ی درست:   وی در توضیح این‌که اغلب نقش شخصیت‌های طبقة متوسط جامعه را می‌پذیرد، اما این بار بازیِ متفاوتی دارد، تصریح کرد...

بالاخره

به نوشته‌ی استاد نجفی، بالاخره در عربی اصلاً به‌کار نرفته؛ در فارسی هم آن‌قدرها سابقه و حضور رسمی نداشته و ندارد. پس کاربرد این ترکیب «من‌درآوردی» ضروری نیست؛ چون برابرهای خوبی هم برایش داریم؛ مانند: سرانجام، عاقبت، درآخر، سرآخر، در پایان، آخر سر...

جمله ی نادرست:  وقتی قرار باشد دنبال بهانه باشی بالاخره چیزی را می توانی پیدا بکنی که اذهان ساده را مشوش کنی...

جمله ی درست:  وقتی قرار باشد پی بهانه باشی، عاقبت چیزی می‌یابی که ذهن‌های ساده را آشفته کنی ...

جمله ی نادرست:  البته هر کدام از دوستان ممکن است ایراداتی به این لیست بگیرند، اما بالاخره این کار سخت و نفس گیری بود.

جمله ی درست:  البته دوستان شاید به این فهرست ایرادهایی بگیرند؛ اما به‌هر حال، کاری سخت و نفس‌گیر بود.

بخشیدن

بخشودن به معنای آمرزیدن است؛ اما بخشیدن، یعنی هدیه دادن! نویسندگان باید دقت کنند که این دو را با هم اشتباه نگیرند و به جای هم به‌کار نبرند! برای مثال در ترجمه‌ی «بسم‌الله الرّحمن الرّحیم»، نگویند و ننویسند: به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان؛  بلکه بنویسند و بگویند: به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان

جمله ی نادرست:  آنچه امروز بدان نیاز داریم، بخشش نیست بلکه عدالت است که می تواند ما را در این اقدام اساسی و در راستای مسیر و ادبیات مشترک به هدف برساند.

جمله ی درست:  آنچه امروز بدان نیاز داریم، بخشایش نیست؛ بلکه تنها عدالت می‌تواند ما را در این کار اساسی، و مسیر و ادبیات مشترک به هدف برساند.

 

 به بهانه‌ی

کاربرد این ترکیب به معنای به مناسبتِ نادرست است؛ چون بهانه یعنی: توسّل به امری آشکار، اما دروغین برای رسیدن به هدفی پنهان! برای مثال، در این جمله بهانه درست است: به بهانه‌ی خاموشیِ برق از خانه بیرون رفت.

اما این جمله نادرست است: به بهانه‌ی ششصدمین سال زاده شدن حافظ شیرازی ...

زیرا جشن زادروز حافظ برای برگزاری به بهانه نیاز ندارد! پس باید گفت: به مناسبت ششصدمین سال ...

اما اگر واقعاً موضوع بهانه‌گیری باشد، می‌توان از همین ترکیب استفاده کرد.

کاربرد درست «به‌بهانه‌ی»: شورای امنیت نمی تواند به بهانۀ خطرات جعلی کشورها را مورد تحریم قرار دهد.

ویرایش کامل این جمله: شورای امنیت نمی‌تواند به بهانۀ خطرات جعلی کشورها را تحریم کند.

 

کتاب‌نامه:

  1. نجفی، ابوالحسن (1384) غلط ننویسیم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوازدهم
  2. باقری، الهام (1390) «نگاهی نو به غلط ننویسیم»، مجله‌ی کتاب ماه ادبیات، شماره‌ی 56 و 57، آذر و دی 90.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۲۱
جواد جلیلی

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.